اهل خانه در خوابند؛ امشب اما چشمهایم نشانی از خواب ندارد... این سکوت شبانه فرصت خوبیست برای نوشتن از تو دایی محمود* جان. فرصت تا نیمه شبی قلم به دست بگیرم و با تو حرف بزنم. حال که قصد نوشتن از ت از نتوانستن...
سپاس خدای را که نسیم زندگیبخش بر ما وزید؛ اندام کارگر برایمان گماشت؛ روزی حلال بخشاندمان و درب حاجت به سوی غیر را بر ما بست و احتیاجمان را فقط به سوی خود روانه کرد...
پس سپاس خدای را؛ آن سپاسی از نتوانستن...